Sunday 19 June 2011

نماينده مردم سه شهرستان چابهار، كنارك و نيكشهر در مجلس شوراي اسلامي گفت: هيچگونه نسبتي با افرادي كه اقدام به تصرف زمين در بندر چابهار كرده اند، ندارم.

محمد يعقوب جدگال' روز سه شنبه در گفتگو با خبرگزاري جمهوري اسلامي افزود: انتساب متصرفين زمين هاي هشت هكتاري پايانه مسافربري چابهار و اطراف آن به من شايعه است و آن را تكذيب مي كنم.
او خاطرنشان كرد: من از طايفه جدگال هستم و هيچ گونه نسبتي با متصرفين زمين ها ندارم.
در همين رهگذر منابع آگاه محلي مي گويند: شمار زيادي كپرنشين در پنج كيلومتري محور چابهار - ايرانشهر و زمين هاي مجاور كارخانه آسفالت شهرداري اقدام به تصرف غير قانوني زمين كرده اند.
بر پايه اظهارات منابع محلي ساخت و ساز هاي غير مجاز نيز در اين زمين ها صورت گرفته است اما مستحدثات ايجاد شده توسط شهرداري چابهار تخريب شد.
گفته مي شود: شمار زيادي از متصرفين، مهاجرين عرب تبار شهرهاي جنوب غرب كشور هستند.
شهردار چابهار نيز در گفتگو با خبرنگار ايرنا ضمن تاييد تخريب بخش زيادي از ساخت و سازهاي غيرقانوني گفت: متاسفانه برخي از متصرفين شبانه به مكان هاي اشغالي برگشته و در آن ساكن شدند.
'حمداله بليده' افزود: اين موضوع به اطلاع برخي مسوولان استاني و اعضاي شوراي تامين چابهار رسيده و از مجاري قانوني و ذيربط در حال رسيدگي و بررسي است.
اميد صياد ملاشاهي رييس اداره مسكن و شهرسازي چابهار نيز گفت: موضوع تصرف غير قانوني زمين در اين شهرستان به دستگاههاي مسوول ارجاع شد و تنها مقامي كه مي تواند در اين پرونده اظهار نظر كند، رييس كل دادگستري سيستان و بلوچستان است.
در عين حال نماينده مردم چابهار در مجلس با تاكيد بر ضرورت هوشياري و مراقبت مسوولان ذيربط بر حركت هاي مشكوك، خاطرنشان كرد: ساكنين كپرنشين زمينهاي پشت كارخانه آسفالت چابهار از حدود 20 سال قبل در آن مكان سكونت دارند و با توجه به گرماي طاقت فرساي منطقه بايد هر چه زودتر ساماندهي شوند.
: http://www.sibpress.com/tag/اميد%20صياد%20ملاشاهي%20رييس%20اداره%20مسكن%20و%20شهرسازي%20چابهار.html

در پی یک درگیری/ فرمانده و چند مامور انتظامی دلگان کشته شدند

زاهدان - خبرگزاری مهر: در درگیری ماموران انتظامی دلگان با سارقان یک طلافروشی، فرمانده انتظامی و تعدادی از ماموران به هلاکت رسیدند.
 
فرماندار دلگان در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: این حادثه صبح دوشنبه اتفاق افتاد و سه نفر به شهادت رسیدند. رضا مشکی گفت: یکی از شهدا سرهنگ علیرضا همایی فصیح است و نفر دیگر از افراد بسیجی محلی و دیگری از پرسنل سپاه است.
وی افزود: باند سارقان مسلح شش نفر بودند که چهار نفر آنها به هلاکت رسیدند و سرقت نیز ناموفق بوده است. فرماندار دلگان بیان داشت: این درگیری در شهر گلمورتی مرکز شهرستان دلگان به وقوع پیوست. هنوز مسئولان امنیتی و انتظامی استان در این مورد اظهار نظری نکرده اند.
 
  http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1334425

دستگیری خواهرزادگان مولوی عبدالحمید در زاهدان

بلوچ پرس : پس از انتخابات خرداد 88 مولوی عبدالحمید بارها مخالفت خودرا برعلیه کودتاچیان و تقلب در انتخابات اعلام داشته است.
مولوی عبدالحمید اسماعیلزهی
او طرفدار اصلاح طلبان و جریان سبز به رهبری موسوی، کروبی و خاتمی میباشد. مولوی عبدالحمید براساس اعتقادات مذهب تسنن ، ولایت فقیه را قبول ندارد و بارها بطور مستقیم و غیر مستقیم از سیاستهای غیرانسانی ، تبعیض و تحقیر، فساد و رشوخواری مسولان استان، اعدام و شکنجه و اذیت و آزار مردم بلوچ و تساوی حقوق مذهبی تمام اهل تسنن ایران در خطبه های نماز جمعه انتقاد کرده است. ماموران اطلاعاتی / امنیتی بارها برای او دردسر درست کرده اند. نزدیکان اورا از جمله معاون و دو نفر از دامادهای او را دستگیر شکنجه و زندانی کرده اند. ماموران ولایت فقیه اتهاماتی از قبیل، ضد ولایت فقیه، وهابی و حتی جاسوس کشورهای خارجی زده اند.
مولوی عبدالحمید ممنوع الخروج است و ماموران اطلاعاتی تمام تحرکات او را تحت کنترل دارند. پس از انفجار انتحاری در مسجد امام علی در سه سال قبل، سربازان گمنام امام زمانی، به اتهام همدستی با جنداله اورا برای مدت چند ساعتی ربودند و با بکاربردن کلماتی زشت عده ای از اراذال و اوباش خامنه ای بی احترامی زیادی به او کردند. خبر ربوده شدن مولوی بسرعت در شهر زاهدان پیچید و مردم زاهدان اعم از فارس و بلوچ، شیعه و سنی به خیابانها ریختند و کنترل شهر را باه کشتن چند نفر از مزدوران و آتش زدن پایگاههایشان در اختیار گرفتند. جیره خواران ولایت فقیهی هرکدام به سوراخی خزیدند. مقامات سیاسی و امنیتی استان که اوضاع خودشان را در خطر دیدند، مولوی عبدالحمید را فوری آزاد کردند و اورا به تلویزیون آوردند که از مردم بگوید که او سالم و آزاد است و از آنها بخواهد که به خانه هایشان بر گردند. زمانیکه مولوی نصب شب به خانه اش برگشت و مردم خودشان دیدند که او آزاد شده است ، به خانه ها خود برگشتند. روزهای بعد تعدادی طلبه از شاگردان مولوی عبدالحمید را به اتهام شورش دستگیر و زندانی کردند که هنوز آنها را برای تهدید به اعدام و تحت فشارگزاشتن مولوی عبدالحمید در زندان دارند. م
مولوی عبدالحمید بارها عملیات تروریستی و انتحاری جنداله را محکوم کرده است و از مردم خواسته است که بطور جد از تروریستهای جنداله فاصله بگیرند. مردم بلوچ در پاکستان خویشاوندانی دارند و علیرغم تمام سختگیرهای رژیم ظالم آخوندی، مردم دایما" در حال رفت و آمد هستند. حتی برای معالجه بیماران، بسیاری از مردم بلوچ به پاکستان میروند. مزدوران خامنه ای که بعلت ترس از شورش مردم نمیتوانند اورا زندانی کنند. وزارت اطلاعات شگرد جدیدی بکار گرفته است که با دستگیری خواهرزادگان مولوی بتوانند با تهدید اعدام این جوانان بیگناه ، مانع فعالیتهای مذهبی، اجتماعی او شوند. وزارت اطلاعات رژیم آخوندی در حال چیدن یک سناریو جدید دیگر برای گرفتار کردن مولوی عبدالحمید است. گماشتگان خامنه ای جنایتکار در هفته گذشته اعلام کردند که جنداله با نمایندگان بهاییان در پاکستان جلساتی داشته است و بهاییان تقبل کرده اند که از نظر لجستیکی به جنداله کمک کند. اطلاعات قصد دارد خواهرزادگان مولوی عبدالحمید را ابتدا با جنداله ، سپس با بهاییان و در آخرسر با یهودیان ربط بدهد که در آخر سر با شکنجه های ضد انسانی از این جوانان اعتراف بگیرد که مولوی جاسوس اسراییل و آمریکا است. غافل از اینکه جنداله از نظر مذهبی با بهاییان نمیتواند همکاری داشته باشد.
تابناک : این افراد سال ۸۹ حدود یک ماه در پاکستان حضور داشته اند و دو هفته در خانه های تیمی گروهک مستقر بوده اند و در این مدت برخی دوره های آموزش نظامی و عقیدتی را گذرانده اند.
دو نفر از خواهر زادگان همسر مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی امام جمعه اهل سنت زاهدان به علت عضویت در گروهک معدوم ریگی دستگیر شدند.
به گزارش «جوان آنلاین»، این افراد سال ۸۹ حدود یک ماه در پاکستان حضور داشته اند و دو هفته در خانه های تیمی گروهک مستقر بوده اند و در این مدت برخی دوره های آموزش نظامی و عقیدتی را گذرانده اند.
نامبردگان قصد پیوستن به گروهک مذکور را داشته اند و به آنان پیشنهاد عملیات انتحاری شده بود که از قبول آن امتناع ورزیده اند و به ایران بازگشته اند و قصد داشتند با راه اندازی یک گروهک تروریستی مستقل به نظام ضربه بزنند.
افراد مذکور با تشویق برخی وهابیون از طریق شروری به نام «واحد بخش درخشان» توانستند خود را به مناطق استقرار گروهک برسانند.
برادر دیگر این افراد ادریس طی سال گذشته مدتی را در وزیرستان پاکستان بوده و دوره های پیشرفت ساخت بمب و مواد انفجاری را گذرانده و به ایران بازگشته و هم اکنون متواری است
  http://balochi.info/balochestan/bal97

نامہ مرکز حقوق بشر خلیجی و اروپایی برای احمد شھید گزارشگر ویژہ حقوق بشر برای ایران

«التحالف الدولي» يرحب بتعيين شهيد مقرراً على جرائم إيران

أعلن علي قاطع الاحوازي ممثل المركز الاحوازي لحقوق الانسان عن ترحيب «التحالف الدولي لمكافحة افلات ايران من العقاب» تعيين «احمد شهيد» الوزير السابق لجزر المالديف من قبل مجلس حقوق الانسان التابع للأمم المتحدة كمقرر خاص للتحري عن انتهاكات حقوق الانسان التي ترتكبها الحكومة الايرانية ضد المواطنين في ايران خاصة ابناء الشعوب غير الفارسية من ازريين و أكراد وعرب وبلوش وتركمان، الذين يعانون جراء السياسات الشوفينية الممنهجة التي تتخذها الحكومة الايرانية ضدهم من اجل تذويبهم في القومية والثقافة واللغة الفارسية بعد القضاء على هويتهم وثقافاتهم ولغاتهم الاصلية.
واضاف الاحوازي ان مجلس حقوق الانسان قد صوت على تصويب قرار تعيين المقرر الخاص في مارس الماضي وكانت نتائج التصويت بـ 22 موافقا و7مخالف و 14 ممتنعا ، ثم بعد ذلك تم ترشيح ثلاث شخصيات من النشطاء الدوليين في مجال حقوق الانسان ليتم اختيار احدهم لهذه المهمة وكان المرشحون هم «امين مكي مدني» من السودان و»احمد شهيد» من جزر المالديف و»روبرتو توسكانو» من ايطاليا و في النهاية و حسب الموعد المقرر مسبقا تم اليوم 17/06/2011 تعيين السيد «احمد شهيد» لهذه المهمة الانسانية الحساسة التي ستضع بعاتق من يتحملها مسئولية اظهار الحق و كشف الحقيقة التي تحاول الدولة الايرانية بمراوغة خبيثة و غير انسانية طمسها وتغييبها عن انظار العالم لكي لا يكون دليل على جرائمها ضد الانسانية ولا من يحاسبها على ما تقترفه من جنايات بشعة لا يوجد لها مثيل في اي مكان آخر ويندى لها جبين الانسانية.
وقال الامين العام للمركز الخليجي الاوروبي لحقوق الانسان فيصل فولاذ ان «التحالف الدولي لمكافحة افلات ايران من العقاب» يعلن بأطرافه الخمسة وهم «المركز الخليجي- الاوروبي لحقوق الانسان» والمركز الاحوازي لحقوق الانسان و» منظمة بلوشستان لحقوق الانسان» و» مركز حقوق الانسان لاتراك اذربايجان الجنوبية» و»منظمة تركمنستان الجنوبية لحقوق الانسان» ان هذا القرار هو انتصار لقضية حقوق الانسان بالعالم ، وان التحالف الدولي يعلن عن تأييده الكامل لاحمد شهيد واستعداده لتقديم كل المساعدات التي يمكنها ان تسهل المهمة للمقرر الخاص للوصول الى الحقائق التي تحاول الحكومة الايرانية ان تخفيها عن انظار العالم

http://www.alayam.com/Articles.aspx?aid=81677.

Friday 17 June 2011

به گزارش خبرنگار آژانس خبری تفتان از مسکوتان


در مسیر جاده اسپکه - نیکشهر (در ده کیلومتری نیکشهر) دو نفر بلوچ به نام رجب درزاده و پسرش قادربخش درزاده توسط نیروی مرصاد کشته شدند.
این دو نفر که از مردم بیگناه و مستضعف مسکوتان از توابع نیکشهر بودند که روزانه برای امرار معاش زندگی خویش با موتور سیکلت به نیکشهر میرفتند ، توسط نیروی مرصاد کشته شدند که آقای رجب درزاده تا چند ساعتی زنده بودند و نیروهای رژیم بدون اینکه آنان را به بیمارستان برسانند در همان جا رها کرده که در ضمن منجر به شهادت آقای رجب درزاده میشود و جسد ایشان توسط عابرین جمع آوری میشود و پسر ایشان به بیمارستان منقل میشود و بعد از ساعتی در بیمارستان به شهادت میرسد.
متاسفانه نیروهای نظامی که به ظاهر برای امنیت و استقرار امنیت در بلوچستان مستقر هستند مرتکب جنایاتی میشوند که در این میان از هیچ ظلمی نسبت به این مردم مظلوم در نمیگذرند حتی که در این راستا افرادی مثل خانواده ی آقای درزاده که از مردم مظلوم و مستضعف منطقه هستند و هیچ ارتباطی با تنظیم های سیاسی و نظامی موجود در بلوچستان ندارد مورد اینگونه ظلم قرار میگیرند.لذا ما از سازمانهای حقوق بشر میخواهیم این جنایات رژیم مبنی بر کشته شدن افراد بیگناه در بلوچستان را محکوم نمایند ، و نسبت به این پروژه ی نسل کشی
در بلوچستان عکس العمل نشان دهند..

گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران معرفی شد

بنابر گزارش‌ها احمد شهید، وزیر امور خارجه سابق مالدیو، به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران معرفی شده است.

فروردین ماه گذشته، شرکت کنندگان در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو با صدور قطعنامه ای به تعیین گزارشگر ویژه‌ای برای بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران رأی دادند.ین قطعنامه با ۲۲ رای موافق در مقابل هفت رای مخالف و ۱۴ رأی ممتنع به تصویب رسید.

این نخستین بار است که شورای حقوق بشر سازمان ملل، که در سال ۲۰۰۶ تأسیس شد، برای کشوری گزارشگر ویژه تعیین می کند.

پیش نویس این قطعنامه توسط آمریکا و سوئد ارائه شده بود.

بریتانیا، فرانسه و برزیل جزء کشورهایی بودند که از این قطعنامه حمایت کردند، اما روسیه و چین به آن رای منفی دادند.مجمع عمومی سازمان ملل، کمیسر حقوق بشر این سازمان و دبیرکل آن در ماه های اخیر بارها نسبت به گزارش های حاکی از نقض حقوق بشر در ایران توسط حکومت این کشور ابراز نگرانی کرده اند.

گزارشگر ویژه ای که توسط شورای حقوق بشر تعیین شده است، وظیفه بررسی دقیق و از نزدیک این گزارش ها را به عهده خواهد داشت و خواهد کوشید که به ایران سفر کند و در تماس با نهادهای حکومتی و منابع مستقل از حکومت، میزان درستی آنها را بسنجد.
پیشینه اعزام گزارشگر حقوق بشر به ایران

در گذشته رینالدو گالیندوپل (از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۳) و موریس کاپیتورن (از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۰) به عنوان نمایندگان ویژه حقوق بشر سازمان ملل چند بار به ایران رفتند و گزارش های متعددی در مورد وضعیت حقوق بشر در این کشور تهیه کردند.

روابط دولت ایران با نمایندگان ویژه سازمان ملل عموما پر تنش بود و گزارش های آنها اکثرا ناخرسندی مقامات ایران را بر می انگیخت
bbc.

Sunday 12 June 2011

المركز الخليجي الأوروبي لحقوق الإنسان يساند مطالب الشعب العربي الأحوازي

أكد الأمين العام للمركز الخليجي الأوروبي لحقوق الإنسان فيصل فولاذ مساندة المركز وعدد كبير من المنظمات الحقوقية الخليجية والعربية لموقف وفد المركز الأحوازي لحقوق الإنسان في اجتماعات مجلس حقوق الإنسان التابع للجمعية العامة للأمم المتحدة بجنيف لدراسة أوضاع حقوق الإنسان في إيران وآخر التطورات في هذا الاتجاه والذي انعقد بجنيف في 8 و9 يونيو .2011
وقال فولاذ: إن مشاركة وفد الشعب العربي الأحوازي مع وفود الشعوب غير الفارسية في هذه المظاهرة الإنسانية، في جميع المجالات وعلى كل المستويات مع وفود الشعب الأذري الجنوبي والشعب الكردي والبلوشي والتركماني وكذلك الشعب الفارسي في الجلسة المخصصة لدراسة انتهاكات حقوق الشعوب في خريطة إيران السياسية بمقرها في جنيف والتي سيتعين على ضوئها المقرر الخاص لمجلس حقوق الانسان ليذهب إلى إيران لدراسة الانتهاكات المستمرة والجرائم الحكومية التي ترتكب في حق أبناء الشعوب هناك، هذه المشاركة هي فخر ووسام شرف لكل حقوقيي العالم الذين يواجهون هذا النظام الايراني الفاشي.
وقدم مسئول الوفد الاحوازي المناضل الحقوقي علي المرمضي كلمة الوفد الاحوازي باللغة الانجليزية وكانت الكلمة هي الاولى بين كلمات الوفود لأهميتها وثقل القضية الاحوازية والجرائم الدموية الاخيرة التي ارتكبها النظام الشوفيني الايراني في حق ابناء الاحواز.
وقد لاقت الكلمة تأييدا وإشادة من الحاضرين لما تحمله من نقاط مهمة وأساسية في تسليط الضوء على الجرائم الارهابية المنظمة من قبل النظام الحاكم في ايران والتي تستهدف إبادة الشعب العربي الاحوازي من خلال الإعدامات العشوائية والقتل تحت التعذيب بوحشية قل نظيرها وكذلك مصادرة اراضي الاحوازيين وتهجيرهم واستبدالهم بغير العرب والسياسات الممنهجة لمحو الهوية العربية للأرض والانسان الاحوازي. إن المركز الخليجي الاوروبي ساهم في رسالة بيان مساندة ودعم للقضية الاحوازية العادلة والشعوب غير الفارسية، وزعت داخل أروقة الاجتماعات وهي بداية للعمل المشترك الكبير بين المركز والفصائل المناهضة للسياسة القمعية والفاشية للنظام الايراني ومحاصرته والتضييق عليه وكشفه أمام المجتمع الدولي للوقوف ضد ممارساته ضد شعبه والشعوب غير الفارسية 
وتصديره للارهاب العالمي. وقد عبر جميع المشاركين في الاجتماعات عن إدانتهم واستنكارهم الكبيرين لممارسات النظام الايراني ودعمهم إصدار أقسى العقوبات ضده لأجل حماية ونصرة الشعب الايراني والشعوب الأخرى من نيران بطشه وظلمه













http://www.akhbar-alkhaleej.com/#!447277.

گزارش مرکز حقوق بشر برای احواز از کنفرانس 8 جون جنیوا

اخبار : گزارش مرکز حقوق بشر برای احواز از کنفرانس 8 جون جنیوا
روز چهارشنبه 8 ژوئن 2011 بین ساعت 10 صبح تا 12 ظهر در مقر اصلی کمسیون حقوق بشر تابع سازمان ملل متحد مقرر شده بود که ملتهای غیر فارس ایران گرد هم ایند و از مظلومیتهایی که فرزندان این ملتها در نقشه سیاسی موسوم به ایران از انها رنج می برند سخنرانی کنند و گزارش ارائه دهند.
اولین سنخران این جلسه نماینده مردم عرب الاحواز اقای علی مرمضی فعال افتخاری "مرکز احواز برای حقوق بشر" که با حسین ابو یونس و علی ابوجراح بعنوان تیم احوازی حقوق بشر همراه بود, با ارئه یک گزارش کامل از وضعیت حقوق بشر در سرزمین الاحواز " خوزستان- بوشهر و هرمزگان" به زبان انگلیسی بیشترین قسمت از مطالب ارائه شده را به حوادث اخیر در برخی از شهرهای الاحواز رخ داده اند پرداخت. همچنین سخنگوی احوازی مهمترین مسائل موجود را از قلم نیانداخته و به عمده ترین انها اشاراتی کرد از جمله اشغال احواز در 25 اپریل 1925 توسط نیروهای رضاخانی و همچنین سیاستهای سیستماتیک و نژاد پرستانه که دولتهای متوالی برضد ملت الاحواز به کار گرفتند و نیز پروژهای محو هویت عربی الاحواز و تهجیر مردمان اصلی و جایگزین کردنشان با مهاجرین غیر بومی و اعمال شدیدترین سیاستهای ضد بشری علیهشان.
اقای مرمضی ضمن سخنان خود به موارد اعدامهای خانوادگی که درواقع دردناکترین و وحشیانه ترین نوع اعدامهاست اشاره کردند که در ان از یک گروه 9 نفره عرب احوازی اعدام شده در عرض مدت خیلی کوتاه و پس از انتفاضه اپریل 2011 که هر ساله برای زنده نگه داشتن سالروز اشغال احواز صورت می گیرد، سه برادر جوان عضو یک خانواده به نامهای علی (25 ساله)‌، جاسم (23 ساله) و ناصر حيدری (21 ساله) وجود داشتند, که در یک موقع اعدام شده بوند.


همچنین اقای مرمضی به اعدام یک نوجوان عرب در احواز اشاره فرمودند که در حین اعدام به طرز فجیعی سر از تنشان جدا شده بود. مشارکت کننده احوازی در استیتمنت خود اعدامیهای اخیر را طبق گزارش عفو بین الملل 27 مورد یاد کردند و نسبت به احتمال ازدیاد این رقم هشدار دادند.
قسمت اخر صبحت اقای علی مرمضی به مواردی اختصاص داده شده که بوضوح چشم هر زائری را که به مناطق عرب نشین الاحواز سفر کند, به خود جلب می کنند, و در اين مورد ليست دقيقي از مساحت زمينهاي غارت شده احواز به بهانه پروژه های غیر موفق یا وهمی و یا به نیت شهرک سازی ارائه داده است.
موارد ذکر شده عبارت بودند از سیاستهای تبعیض نژادی و محو هویت مردم عرب الاحواز و تبدیل انها از اکثریت به اقلیت و همچنین مصادره کردن زمینهای کشاورزی عربهای الاحواز و انتقال اب رودخانه های موجود در مناطق ملت عرب و فرستادن ان به مناطق فارس نشین شهرها و استانهای مرکزی از جمله اصفهان و کاشان و کرمان و یزد و قم و غیره بعد از صرف هزینه های سرسام اور و هنگفت جهت تکمیل این بروژها.
در خاتمه سخنان اقای مرمضی با اشاره به سیاستهای فارسیناسیون کردن ملل غیر فارس در ایران و شیوه ها و متدهای مورد استفاده واقع شده در این راه را یاداوری کرد و انرا یک جنایت بین المللی ضد بشر عنوان کرد
لازم به ذکر است که یکی از حاضرین بنام "محمد صادقی" که نام اصلی او" محمد صادق صادقی خلخالی گیوه ای" است و بصورت مشکوکی حضور یافته بود با تهاجم به ملل غیر فارس در ایران و به خصوص نماینده احوازی انتقادات شدید و بی مورد داشتند و ضمن انکار وجود ملیت غیر فارس در ایران مشکلات موجود را در نبود حقوق فردی و اقلیتهای دینی و حقوق همجنس گرایان خواند و همچنین وقیحانه اذعان کرد که هرچه هست ایرانی و فارسی است که منظورش اریائی فارسی و بقیه موجودین بصورت میهمان هستند و اگر به غیر از این معتقد هستند از ایران بیرون رانده میشوند.
فعالان حقوق بشر احوازی بعد از بحث و بررسی در مورد این شخص به این نتیجه رسیدند که ان فرد, فرزند همان مجرم ادمکش صادق خلخالی است که خون هزاران فرد بیگناه را با تمام خونسردی و در عرض سالهای زندگی مشئومش به زمین ریخت, و الان این فرزند راه ان پدر را اینگونه ادامه می دهد که نسلهای فرزندان ملتهای غیر فارس را دسته جمعی به نابودی تهدید می کند.
عضو دیگر تیم اعزامی ملت عرب الاحواز اقای حسین ابو یونس احوازی در طی جلسه اظهارات افراد مشکوک را بی جواب نگذاشت بلکه در دو نوبت با استدلال به مدارک تاریخی نگاشته شده توسط نویسندگان فارس اظهارات انها را پوچ و بی ارزش خواند و انها را در حضور جمع افرادی نژادپرست و شوونیست نامید.

بعد از تیم احوازی نوبت به تیم نمایندگان مردم بلوچستان رسید که اقای مصطفی کریم زاده گزارش مفصلی از انتهاک حقوق ملت بلوچ ارائه داد و مسائل بسیار مهمی را یاداوری نمود من جمله تاریخ اشغال بلوچستان و عواقب ناشی از اشغال و اینکه چرا عمده اسباب و انگیزه های ظلم و ستم ملی که بر ملت بلوچستان واقع شده است همان اشغال سرزمین بلوچستان است.
سپس اقای کریم زاده به جزئیات تحریمها و مظلومیتها پرداخت و درنهایت خواستار پشتیبانی ملت بلوچ در راه مبارزه برای بازپس گیری حقوق قومی و تاریخی شان شد.
اقای ناصر محتشمی دیگر همکار اقای کریم زاده که مسئولیت هماهنگی و تنظیم برنامه حضور تیم بلوچستان و عضو فعال بلوچ در عرصه های بین المللی نیز همراه تیم ملت بلوچستان بوده و نقش عمده ای در موفقیت پیام رسانی مظلومیت ملت بلوچ داشته و دارد.
نماینده کورد حاضر در جلسه که یک جوان تازه مهاجر بنام "داوود ازاد فر" است سخنان خودرا بعد از اقای کریم زاده طوری اغاز نمود که وجود گفتنی های زیاد در ذهن این مبارز حقوق بشری بسیار نمایان بود و همچنین برای شروع صحبتشان از یک دیکومنتری کوتاه که در مورد روزهای قبل از اعدام یک زن قهرمان کوردستانی بنام " شیرین علم هولی" که حتی زبان فارسی را هم بلد نبود و این امر باعث تسریع اعدامش گشته را به نمایش گذاشت که تمام حاضرین در سالن اجلاس را متاثر و خیلیها را گریاند. اقای ازادفر سپس از اعدامها در ایران صحبت کرد و وجود نوجوانان در بین اعدامها را محکوم و برخی از انها را به نام یاد کرد که با ذکر نام شهید نوجوان احوازی "هاشم حمیدی" بسیار متاثر گشته و حضار را نیز مورد تاثیر قرار گذاشت و مسئله جدا شدن سر این نوجوان ازتنش در حین اعدام را جنایتی نابخشودنی دانست و از تمام ازادیخواهان جهان خواست که برای توقیف اجرای احکام اعدام در جمهوری اسلامی ایران بحرکت درایند.
در اجلاس 17 کموسیون حقوق بشر فعالین ملت ترکمنستان جنوبی نیز پا به پای همکاران مدافع حقوق بشر ملیتهای غیر فارس خود حرکت می کنند و در این اجلاس نیز اقای "ارنه گلی" فعال حقوقی ترکمنستان جنوبی خیلی از موارد را که ملت ترکمنستان از انها رنج می برند در طی یک گزارش مفصل یاداوری کردند و سیاستهای نژادبرستانه و ضد بشری حکومتهای متوالی در ایران را که هویت ملی ملتهای غیر فارس را هدف قرار داده است محکوم کرد و خواستار تسریع در امر ارسال فرستاده ویژه حقوق بشری به ایران شد.
ملت بزرگ و مبارز ازربایجان جنوبی در این اجلاس با بیشترین عضو شرکت کننده و بصورت یگ گروه متکامل که در اکثر غرفه های مطرح, نماینده برای شرکت داشتند در سالن مخصوص بررسی و عرض استیتمنت از طرف فعالین ملتهای غیر فارس در ایران نیز حاضر بودند و اقای ماشالله رزمی به نمایندگی از تشکیلات خود و برای رساندن صدای ملت مبارز ارزبایجان جنوبی یک گزارش مفصل همراه با مدارک و اسناد سمعی و بصری و امارهای حقیقی که ازطرف ارگانهای نظام استبدادی و اشغال گر جمهوری اسلامی منتشر می شده اند ارائه کردند و بار سنگینی به جنایتهای انکار ناپذیر حکومت شووینیستی ایران اضافه نمودند. لازم به ذکر است که رزمیها بصورت خانوادگی برای بازپس گیری حقوق ملی پیگار می گنند و در کنار اقای ماشالله رزمی همیشه خانم بزرگوارشان حضور دارند که این باعث افتخار و سربلندی این خانواده و تمام ملت ازربایجان جنوبی است و مایۀ دلگرمی خانواده های دیگر مبارزان است.
در این مناسبت مهم و تاریخی برای ملتهای غیر فارس که فعالینشان توانستند صدای حق طلبی ملتهای خود را به گوش جهانیان برسانند, نزدیکی و اتحاد فعالین این ملتها موقعی برای انسانهای شوونیست و نژادپرست ثابت شد که در دفاع از تیم ملت عرب الاحواز همگی یکصدا ادعاهای برخی از نژاد پرستان فارس حاضر در اجلاس را رد کرده و انرا ناشی از تفکر نژاد پرستانه و عرب ستیز موجود در قشر وسیعی از مردم فارس و گاهاٌ غیر فارسها در نقشه موسوم به ایران دیده میشود دانستند. البته حائز اهمیت است که در اینجا ذکر شود تعدادی از فعالین فارس حقوق اقلیتها و حقوق زنان نیز همصدا با بقیه معترضین به اظهارات نژادپرستانه گروه مدافع سیاستهای شوونیستی موسوم به گروه سبز و ملی مذهبی های شورای تحکیم وحدت وجود داشتند که بعد از حادثه مذکور از انها قدردانی شد.

مرکز اطلاع رسانی جبهه دموکراتیک مردمی الاحواز

در نشست سازمان ملل: یا مثل مهمان در این کشور بمانید یا ایران را ترک کنید + فیلم

در نشست سازمان ملل: یا مثل مهمان در این کشور بمانید یا ایران را ترک کنید + فیلم

avatar
قسمتی از فیلم و سخنان محمد صادقی، عضو، شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ادوار تحکیم وحدت را می توانید در انتهای این گزارش ببینید

سایت بیانی
گزارش: سیامک حیدری

ساعت ١٠ صبح روز چهارشنبە ٨ می ٢٠١١ برابر با ١٨ خرداد ١٣٩٠پانل جانبی ملیت های بدون دولت در سالن شمارە ٢٥ سازمان ملل، در شهر ژنو سوئیس برگزار شد.

از نکات جالب توجە و حاشیەای پانل، مواضع و سخنان محمد صادقی، عضو شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ادوار تحکیم وحدت بود. وی در حالی کە مچ بند سبز بە دست بستە بود؛ پس از پایان سخنرانی مدعوین و در بخش پرسش و پاسخ، ضمن رد ستم ملی و قومی در ایران، ٣ بار خطاب بە نمایندگان اقلیت های ملی و مذهبی در ایران اظهار داشتند: "یا در این کشور مثل مهمان بمانید و زندگی کنید و یا می توانید خاک ایران را ترک نمائید."

" یا در این کشور مثل مهمان بمانید و زندگی کنید و یا می توانید خاک ایران را ترک نمائید "



سخنان وی با هو کردن بخشی از حاضران در سالن روبرو شد.
اظهارات وی باعث تعجب و خشم حاضران شد کە چگونە ممکن است کسی در مقر سازمان ملل چنین سخنانی را بیان کند.

un3.jpg
پانل فوق بە ابتکار سازمان "سویدین" اتریش برگزار شد.

سخنرانان پانل بە اظهارنظر پیرامون مشکلات و موانع پیش روی ملیت های تحت ستم در ایران پرداختند.

آرنە گلی، نمایندە ترکمن ها یکی از سخنرانان این جلسە در گفتگویی کوتاە با سایت بیانی گفت: "هویت ملی و تاریخی ترکمن ها را در ایران دارند از بین می بردند." وی افزود کە رژیم جمهوری اسلامی، با تغییر نام شهرها، روستاها و همچنین ممنوع کردن اسامی ترکمنی برای کودکان و نوزادان سعی در آسیمیلاسیون و پاک کردن هویت ترکمن ها را دارد. ما در اینجا هستیم تا بگوییم کە کوچاندن افراد از مناطق فارس نشین بە ترکمن صحرا برای برهم زدن بالانس جمعیتی در این استان بکار می ورد.
وی همچنین در سخنرانی خود بە مسالەی دستگیریهای اخیر در ترکمن صحرا همچون آقایان امید کوکبی و خبرنگار آرش سقر اشارە کردند.

آقای گلی در واکنش بە سخنان عضو دفتر تحکیم وحدت بە سایت بیانی گفت: "چنین حرف هایی بیشتر برای جنگ روانی بکار می رود و در سایت ها و روزنماها باید با دلایل محکم جواب آنها را داد.

داود آزادفر، روزنامەنگار و فعال سیاسی کورد، یکی دیگر از سخنرانان جلسەی فوق بود. آزادفر در سخنان خویش روی ٢ موضوع انگشت گذاشت:
نقض حقوق بشر در کردستان و پروسەی اعدام در جمهوری اسلامی ایران.

لازم بە ذکر است کە قبل از شروع سخنان داود آزادفر، فیلم کوتاهی در مورد شیرین علم هولی، کە چندی قبل در ایران همراە چهار تن دیگر و از جملە فرزاد کمانگر اعدام شد، بە نمایش درآمد.
آزادفر در سخنان خود همچنین بە وضعیت هم اکنون در معرض خطر اعدام قرار دارند، همراە با نام و مشخصات آنان، پرداخت. این فعال کورد مقیم پاریس سپس بە وضعیت بیماری محمد صدیق کبودوند و انور حسین پناهی اشارە کردند. کشتار روزانە کولبرهای مناطق مرزی در کردستان بخش پایانی سخنان داود آزادفر را تشکیل میداد.

un1.jpg
علی مرندی، از حزب عرب احواز، از دیگر سخنرانان پانل امروز بود. مرندی هدف از شرکت در جلسات سازمان ملل را نشان دادن وضعیت اسفبار حقوق بشر در خوزستان عنوان کردند. وی گفت خواست ما در ایران تدریس زبان مادری، جلوگیری از تغییر دموگرافی در احواز و توقف اعدام های با و بدون محاکمە است.
مرندی در پاسخ پرسش سایت بیانی در مورد جنبش سبز اظهار داشت: "جنبش سبز برای ادامە و اضافە کردن طول عمر جمهوری اسلامی است و بس."

نمایندگان مردم بلوچستان هم در جلسەی فوق شرکت داشتند. ناصر محتشمی، پایمال کردن حقوق سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مردم بلوچستان و رساندن صدای آنان بە مجامع بین المللی را از مهمترین دلایل حضور هیات مردم بلوچستان در سازمان ملل برشمرد.
محتشمی، سخنان محمد صادقی را تفکراتی عقب افتادە، راسیستی و همخوان با سیاست های جمهوری اسلامی دانست.

از دیگر شرکت کنندگان امروز، نمایندگان و فعالان "حرکت ملی آذربایجان" بودند.
‌آقای ماشااللە رزمی، مفسر تلویزیون "گوناز" بە زبان فرانسوی بە ایراد سخنرانی پرداختند. وی دلیل این اقدام را چنین برشمرد: "بە زبانی کە آنها ما را آسیمیلە می کنند، نمی خواهم حرف بزنم."

وی هم مثل قریب بە اتفاق سخنرانان بە موارد نقض حقوق بشر در آذربایجان، توهین بە ترک های آذری، زندانی کردن دگراندیشان و فعالان محیط زیست در آذربایجان اشارە کرد.
رزمی بە سایت بیانی گفت کە فعالان حقوق بشر و حتی طرفداران تیم فوتبال تراکتور سازی را بە اتهام پان ترکیست بودن، زندانی و محاکمە می کنند


لینک اصلی این خـبر: http://beyani.net/expand.php?id=4162

Friday 10 June 2011

گزارشی از کنفرانس " وضعیت حقوق بشر اقلیتھای ملی در ایران " در مقر سازمان ملل در ژنو (سویس


روز چھار شنبہ 8 جون 2011 در ھفدھمین اجلاس شورای حقوق بشر سازمان ملل کنفرانسی تحت عنوان وضیعت حقوق بشر در ایران برگزار گردید ۔
در این کنفرانس، آقای دکتر شھسوار کریمزادہ و ناصر محتشمی نمایندگان "سازمان حقوق بشر بلوچستان" علی احوازی، علی مرمزی احوازی و حسین احوازی از " مرکز احوازی برای حقوق بشر" ، ماشاللہ رزمی از فعالین سیاسی و حقوق بشر آزربایجان جنوبی، داود آزادفر فعال حقوق بشر کردستان، یوسف کر و آرنہ گلی از فعالین سیاسی و حقوق بشر ترکمنصحرا در این کنفرانس شرکت داشتند ۔

دکتر شھسوار کریمزادہ (مصطفی) بہ نمایندگی از "‎سازمان حقوق بشر بلوچستان" 15 دقیقہ در این کنفرانس صحبت کردند ۔ ایشان ابتدا خلاصہ ای از چگونگی اشغال سرزمین بلوچھا توسط ایران، پاکستان و افغانستان با ھمکاری انگلیس و علت نقض حقوق بشر را توضیح دادند ۔
در پایان آقای شھسوار با گزارشی از وضعیت کنونی بلوچ و بلوچستان بہ صحبت خود پایان دادند ۔
"علاقہ مندان گرامی می توانند متن کامل سخنرانی دکتر شھسوار را بہ زبان انگلیسی و فیلم و عکس در وبسایت بلوچء توار و وبلاگ سازمان حقوق بشر بلوچستان بخوانند و ببینند" ۔


سازمان حقوق بشر بلوچستان
Human Rights Organisation of Balochistan
08/06/2011

Thursday 9 June 2011

The Birth Right to Truth and Justice



The Birth Right to Truth and Justice

At present the illegally occupied Eastern and Western Balochistan are experiencing the worst type of violation of human rights by the Islamic states of Iran and Pakistan. Not a day goes by when we are not gifted with the mutilated bodies of our most open-minded and conscious members of our society. The victims are from all walks of life. The age range of victims is  from the tender age of 12 years to the ripe old age of 80 years. Among them are university professors, lawyers, journalists, poets, writers, teachers, students, workers, shopkeepers, religious scholars, human rights activists and social workers.
The following will not escape the view of any objective observer if they visit Balochistan at this time. One cannot escape observing the presence of occupying security forces, the extreme poverty and the infinite desperation of a nation in its entirety. We will not be able, however, to understand the plight of the Baloch nation and its present predicaments unless we know its contemporary history.  The current state of Balochistan, more than anything else, is a legacy of the British colonial policy.

The British forcefully occupied independent Balochistan on 13th November 1839. A few decades later they drew two arbitrary lines dividing the Baloch nation into three parts. The “Goldsmith Line” was drawn in 1871. This line divided Balochistan in two parts, Eastern Balochistan which remained under the control of the British and Western Balochistan which was given to the Qajar Dynasty who were in charge of Persia at the time. The “Durand line” was drawn in 1893 and with this line the British gave the Northern part of Balochistan to Afghanistan.
The Baloch succeeded in pushing the Qajar government out of their homeland before the end of the First World War.  With the direct assistance of the British once again Western Balochistan was forcefully re-occupied by the Persian military dictator Reza Khan, the founder of modern Iran in 1928.
This is the root of most of the current problems in Balochistan. Subsequently, the occupying states have deprived the Baloch nation and its people from their true history. Instead, they have introduced a fake history and have persecuted anyone who has tried to explain the actual history of Balochistan. The counterfeited history has one and only one objective. It is designed to serve the interest of occupying states. When we look at Balochistan’s history impartially, this will allow the Baloch people to demand their democratic rights.
The British have long since left Balochistan but its colonial legacy has remained. Present colonisers of Balochistan are far more violent, corrupt, and intolerant. The fact of the matter is a forceful occupation and colonization of a free nation has never been, neither in the past nor at the present, ethically and politically a just and democratic act. Such act is now universally regarded as unlawful and unacceptable. Colonisation of a weaker nation is rightly looked upon as inhuman and undemocratic and against the rights and the interests of the nations being colonized. On this ground the colonization of Balochistan by the British in the 19th century was as illegal as the subsequent forceful annexation of Balochistan by Iran and Pakistan. The Baloch people have as much right as the people of other nations to be free from any form of colonization and forceful occupation.

Unlawful occupation of Balochistan, be it by the British or by the Islamic states of Iran or Pakistan, are the same colonial acts. These are repressive colonial acts that are imposed by foreign powers without the consent of Baloch people. On that account such acts have no legal validity to the Baloch nation.
Forceful occupation of a nation by its very nature is violent and undemocratic and hence unjust. Ever since re-colonisation of Balochistan by the states of Iran and Pakistan in 1928 and 1948 respectively Baloch people have been prohibited systematically in the use and development of their rich language, literature, culture, music, economy and their legal, moral and ethical codes and values.
Despite being strategically well-located and exceptionally rich in natural resources, Balochistan has been kept as one of the poorest nations in the world. Its natural resources have been plundered to finance the occupying states. The social and economic institutions in Baluchistan are deliberately kept at a very rudimentary level. Balochistan has been deprived of basic infrastructure. It has one of the highest rates of illiteracy, infant mortality and poverty in the world.
In western occupied Balochistan the Islamic regime of Iran spared no time in violating the rights of Baloch nationals. From day one of assuming political power it targeted progressive secular sections of Baloch society. It targeted those who could articulate the democratic demands of their people most effectively. For that, this section of Baloch society has paid a heavy price.
Here is a short list of some of these victims:  
Amin Noraee, a sixteen year student, was killed by the Islamic revolutionary guards in (1980). Rahim Zard-kohi killed was killed (1980). Ali Reza Rahmani (Arshad) and Mohammed Abrahim Ashkan , two from the very few Baloch educated as engineers, were executed (1981). Cheragh Mohamadi, a high school teacher was executed (1981), Abdul Rahim Raieesi, a student of Balochistan University executed (1981) and Mohamed Gull Rigi, another student of Balochistan University was killed in Zahidan prison (1981). The teenage political activist, Khosro Mobarki, was executed (1981), Abdul Samad Hosainzahi, a teacher, executed in Zhidan (1981), Shafi Mohammad Zeluldini executed (1981), Akhardad Sopahi and Dr Sdigh Didawar were killed in their home by the Islamic guards (1981).
An unknown number of Baloch youths have been arrested and extra-judicially killed by Iranian security forces. Many have been abducted and have never reappeared. For some their executions have been announced but the bodies of the victims were not given to their families.
Western occupied Balochistan has always been one of the worst places in terms of enduring the most horrific types of violation of human rights by the Islamic regime’s security forces. These forces can act with complete impunity and native Baloch have nowhere to express their grievances. From 2004 onwards Western occupied Balochistan has suffered the highest concentration of death penalties and extra judiciary killings per population in the world.
During the period between 2004-2009 the Islamic regime of Iran executed about 1481 people, out of the total population of 75 million, according to Amnesty International annual reports on Death Sentences and Executions. In the same period the number of Baluch people being killed by the Islamic regime forces was about 800 persons out of a population of about three million. That figure indicates that about 55% of people being killed by Islamic regime of Iran during this period were of Baloch nationality. (International Voice for Baluch Missing Persons (U K) – 1 October 2010)


The first Web blogger journalist to be executed in the world was a young Baloch journalist from Western occupied Balochistan. The Islamic regime of Iran hanged Mr Yaghub Mehrnehad in August 2008. Mr Mehrnehad worked under the Islamic regime’s legal boundaries. He was given permission by the authorities but even the Islamic regime did not tolerate his cultural activities because he was a Baloch national.
Another Baloch web blogger Sakhi Regi (31 year old) was arrested by the Islamic regime security forces on 18 June 2009. Apparently he supported Mir Hassan Mossavi during 18 June 2009 presidential election. After the election he was abducted by the security forces and was taken to an undisclosed location in Zahidan.  A few months after this, he was shifted to Kaaroon Prison in Ahwaz. Sakhi Regi has recently been charged for “propagating against the system” and sentenced to 20 years.  He is married and has a young daughter.  
Mohammad Saber Raiesee a Baloch teenager who was abducted by the Islamic security forces about 20 months ago is still kept incommunicado. He has been kept as a hostage for his brother’s alleged involvement in anti government activities.
On 4 May 2011, Habibullah Marjani, one of the Baloch religious scholars, was arrested and taken to an unknown location by Islamic security forces. He has neither been charged nor his family been allowed to visit him.       
Extra judiciary killings of Baloch youths under various pretexts is still ongoing at full pace. On 14 May 2011 the Islamic Revolutionary Guards in Zahidan (the Capital City of the Western occupied Balochistan) killed yet another Baloch youth, Rahmoc Sohrabzahi.  
On 1st June 2011 the regime executed 36 years old Abdul Hammid Regi at the notorious Ovin prison. Mr Regi was arrested with his uncle Mohammad Regi some months ago. For the last eight months they were kept incommunicado and the family of the victim was not allowed to visit him before his execution took place. 
Arrest, imprisonment, torture and killing of Baloch political and human rights activists by the Islamic regime of Iran are extremely alarming. Sadly, it has become a norm of everyday life experience of Baloch nationals. Compounding this problem is the unprecedented extent of corruption and discrimination that Baloch people are subjected to by the regime security forces and authorities. There is not a section of society that is not suffering from this social malaise too. The most incompetent, corrupt and religious fundamentalists are usually sent to Balochistan and these authorities, as expected, have the least regard to the native rights or their well-being.     
Corruption is one of the most defining characteristic of any closed, tyrannical and oppressive political establishment. This immensely destructive social and political malaise has systematically been used by the colonial and occupying forces to destroy the social, political, economic, legal and moral fabric of nations under their domination. Moreover, it is used as a weapon to undermine the political struggle and economic wellbeing of the subjugated nations. Rulers of the Islamic regime of Iran have exploited this destructive tool against the Baloch to its full power. 
One recent case can illustrate clearly the extent of the Islamic regime’s endemic corruption in Balochistan. It must be said that this case is only the tip of the iceberg. It is an example of what the vast majority of Baloch people, in western occupied Balochistan, have been saying about the regime, all along, for years. 
On 7 May 2011 Hamd Zahid Shakhi, Chairman of Sistan and Balochistan’s Judiciary Public Relations, was caught smuggling 450 kilogram of opium and 50 kilogram of heroine at Sa-hal Abad. Mr Shakhi is an ex-Islamic revolutionary guard.  Ironically, he was a leading member of a special branch to fight against illicit drugs trafficking in Balochistan. Mr. Zahid Shakhi and his brother had lead Mr Ahmadinajad’s presidential election campaign in Balochistan.  The fall of Mr Shakhi’s fortune is said to be as result of the recent power struggle between the ruling factions of the Islamic regime. 
Political, economic and human rights conditions in Balochistan are very grime. These conditions are created by occupying forces. We believe political and social problems cannot be resolved with more arrests, prisons, torture and killings. More pains and violence will only create more hatred and hostility. We believe that there is always a more compassionate and democratic solution to political and social conflicts.  We believe the way forward is respecting and applying the principles of human rights, freedom and democracy, and the rule of law. This means respecting and implementing the rights enshrined in the UN's Universal Declaration of Human Rights and the International Covenant on Civil and Political Rights.
What Baloch nationals want most is their basic birth right. They strive to end the forceful subjugation of their homeland and to live in a secular, civil, open, tolerant and democratic society, where all free individuals are respected and treated as equals under the rule of law.  
The legal and moral legitimacy of the political system that governs Balochistan, therefore, stems from the decision of the people of Balochistan, in a free and democratic general election, under the authority of UN officials, held and observed by other independent bodies and international media.
We call for an immediate release of all political prisoners and a full account of the fate of all disappeared persons. We call for personal freedoms, a multi-party political system, and the freedom of speech and a free press.

8 / 6 / 2011







Friday 3 June 2011

AMNESTY INTERNATIONAL PUBLIC STATEMENT

Pakistan: Government must stop unlawful killings in Balochistan

Amnesty International strongly condemns the killing of Professor Saba Dashtiyari and calls on the Pakistan government to bring his killers to justice.

Professor Saba Dashtiyari succumbed to his injuries after being shot repeatedly by unidentified gunmen on Wednesday evening (1 June) on Sariab Road in Quetta while on his way home.

Professor Dashtiyari was a renowned intellectual, writer and poet and a professor at the University of Balochistan in the province’s capital. He was the author of several books on Baloch literature and culture and a scholar in Islamic studies. Over the past few years, he reportedly backed the call for resorting to arms for an independent Balochistan.

No one has yet claimed responsibility for Dashtiyari’s killing, though Baloch groups have accused the Pakistani security forces, notably the Frontier Corps, of carrying out his killing.

Amnesty International reminds the government of Pakistan of its legal obligation under international law to respect the right to life in all circumstances. The organization calls on the Pakistan authorities to ensure an independent, impartial, transparent and thorough investigation into the incident and to bring all those suspected of involvement in his killing, including any persons with command responsibility, to justice in fair trials and without the imposition of the death penalty.

Professor Dashtiyari’s family should be awarded reparations in accordance with international standards. The organization also calls on the Pakistan government to take urgent steps to end killings and abductions in Balochistan, which have increased at an alarming rate during the past year, resulting in the deaths of over 150 political activists, journalists, lawyers and students. All cases should be investigated, all those suspected of responsibility be prosecuted and the families of victims should be compensated. The government should also investigate all other alleged human rights abuses, including all enforced disappearances recorded by the judicial Commission of Inquiry for Missing Persons.

Background:

Balochistan has a long history of civil and armed unrest since the creation of Pakistan in 1947, with a number of ethnic Baloch groups advocating greater autonomy within the state or complete separation. Five waves of violent unrest have taken place in Balochistan in 1948, 1958-59, 1962-63 and 1973-77 and 2005 to the present. Each has been met by a brutal crackdown by Pakistan’s security forces.

A critical driver of unrest is the Baloch community’s demand for a greater share in the allocation of revenues generated by the province's natural resources. Although Balochistan is the largest single source of domestic energy reserves in Pakistan, Baloch groups argue these resources disproportionately benefit other provinces and ethnic communities.

Some Baloch groups have resorted to violence, while others are campaigning peacefully and some contest local, provincial and federal elections. In response, the Pakistan government has attempted to suppress this opposition by increasing military operations in the province that often do not distinguish between peaceful and armed Baloch groups.

The confrontation between Baloch groups and the state is characterised by human rights abuses committed both by government forces and armed Baloch groups.


Maya Pastakia
Campaigner (Afghanistan and Pakistan)

Asia-Pacific Programme
Amnesty International
International Secretariat
Tel:             +44 (0)20 7413 5653     

Wednesday 1 June 2011

انتقال 2 هموطن بلوچ به زندان اوین جهت اجرای حکم ضد بشری اعدام

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" صبح امروز 2 نفر از زندانیان بند 1 زندان گوهردشت کرج جهت اجرای حکم اعدام به زندان اوین منتقل شدند.
روز سه شنبه 10 خرداد ماه حوالی ساعت 09:00 از سلول 24 سالن 1 بند1 زندان گوهردشت کرج دو زندانی هموطن بلوچ را برای اجرای حکم ضدبشری اعدام به زندان اوین منتقل کردند. نام دو زندانی که امروز از بند 1 زندان گوهردشت کرج جهت اجرای حکم اعدام به زندان اوین منتقل شدند عبارتند از؛1 محمد ریگی 40 ساله او در سال 1385 در بزرگ راه خلیج فارس تهران دستگیر شد هنگام دستگیری مامورین نیروی انتظامی بسوی آنها شلیگ کردند که وی را از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت. نیروی انتظامی در جریان شلیک بسوی آنها منجر به قتل یک عابر بی گناه شد و در حدود 7 نفر از عابرین زخمی شدند . علیرغم اینکه در تحقیقات مشخص شد که عابر کشته شده و زخمی شدگان توسط گلولها نیروی انتظامی مورد اصابت قرار گرفته اند. ولی کشته و زخمی شدگان عابرین را به آنها نسبت دادند. او به مدت 5 ماه در آگاهی شاهپور تهران مورد شکنجه های وحشیانه قرار گرفت و برای گرفتن اعتراف از او اقدام به فرو کردن چوب در زخم آنها می نمودند. در حالی که در زمان دستگیری هیچگونه مواد مخدری نداشتند آنها را به اتهام حمل مواد مخدر و درگیری با نیروهای انتظامی و قتل توسط صلواتی قاضی مرگ به 2 بار اعدام محکوم شدند.2_زندانی عبد الحمید ریگی 36 ساله پسر خواهر آقای محمد ریگی است که همزمان با دائی اش دستگیر شدند. او در حین دستگیری مورد اصابت گلوله نیروی انتظامی از ناحیۀ پا قرار گرفت و از زمان دستگیری تاکنون در بند 1 زندان گوهردشت کرج بسر می برد.این 2 زندانی همراه با تعداد دیگری از زندانیان قرار است که روز چهارشنبه حکم ضد بشری اعدام آنها در زندان اوین به اجرا در آورده شود. رژیم ولی فقیه برای ایجاد رعب و وحشت در میان جامعه و برای سرپوش گذاشتن به جنگ قدرت بین علی خامنه ای و احمدی نژاد که در جریان است در هفته های گذشته به شکل غیر قابل تصوری موج اعدام ها را در ایران گسترش داده است.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،موج لا ینقطع اعدام در ایران را به عنوان یک جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از دبیر کل،کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی برای متوقف کردن کشتار در ایران خواهان دخالت بلادرنگ آنها می باشد.فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران10 خرداد 1390 برابر با 31 می 2011گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:کمیساریای عالی حقوق بشرگزارشگر ویژه شکنجه سازمان مللکمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا سازمان عفو بین الملل